سوره مباركه تحريم در مورد آزار دو تن از همسران پيامبر(ص) نسبت به ايشان نازل شده است كه آن حضرت در برابر آنان به عكس العمل منفى (تحريم برخى از لذائذ برخود) اقدام فرمود و اين آيات در رفع تحريم پيامبر(ص) و توبيخ آن دو زن و هشدار به اين كه همسرى پيامبر(ص) مانع از رفتن به جهنم يا موجب ورود به بهشت نمىشود نازل گرديد. شاهد اين مطلب آن است كه همسران نوح و لوط كه به شوهران خويش خيانت كردند به آتش دوزخ گرفتار آمدند. در تعيين اين دو زن بزرگان تفسير حتى بسيارى از مفسران اهل بيت نوشتهاند كه آن دو زن يكى حفصه دختر عمر و ديگرى عايشه دختر ابوبكر بودهاند. براى تحقيق بيشتر به تفسيرهاى «نمونه» و «الميزان» سوره تحريم و تفاسير اهل سنت مراجعه شود. [پايان كد انتخابي]
از آیات آغازین سوره تحریم بر می آید که پیامبر اکرم(ص) ، عمل حلالی را بر خود حرام کرده اند و زمینه آن اعتراض بعضی از زنان آن حضرت بوده اند که خداوند از آن تحریم پیامبر اکرم (ص) را بر حذر داشته اند . در اینکه آن کار چه بوده ، در میان مفسران، اختلاف وجود دارد اما پاره ای از مفسران آن را ، به بودن آنحضرت با یکی از زنان شان به نام ماریه قبطیه –که هدیه شاه مصریان به پیامبر بوده است – و اعتراض حفصه به آن بر شمرده اند ، که در نتیجه آن اعتراض ، پیامبر ، بودن با ماریه را بر خود حرام کردند . و خداوند سبحان از این تحریم پیامبر اکرم (ص)را ، نهی کرده است اما در اینکه حقیقت ماجرا چیست در میان نقل های مختلف ، متفاوت به نظر می رسد اما از آیات قرآن همان بدست می آید ، که گفته شد .
كامل از كد92068] [انتخابي از كد84899]در شأن نزول آيات سوره تحريم روايات زيادي در کتب تفسير و حديث و تاريخ نقل شده که مشهورترين و مناسب ترين آنها چنين است: پيامبر (ص) گاه که نزد يکي از همسران به نام به زينب بنت حجش مي رفت، زينب او را نگه مي داشت و از عسلي که تهيه کرده بود خدمت پيامبر (ص) مي آورد. اين سخن به گوش عايشه رسيد و بر او گران آمد. او مي گويد: من با حفصه (يکي ديگر از همسران پيامبر که دختر عمر بود) قرار گذاشتيم که هر وقت پيامبر (ص) نزد يکي از ما آمد فورا به او بگوييم آيا صمغ مغافير خورده اي؟ (مغافير صمغي بود که يکي از درختان حجاز به نام «عرقط» تراوش مي کرد و بوي نا مناسبي داشت) و پيامبر (ص) مقيد بود که هرگز بوي نامناسبي از دهان يا لباسش شنيده نشود بلکه به عکس اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد . به اين ترتيب روزي پيامبر (ص) نزد حفصه آمد، او اين سخن را به پيامبر (ص) گفت: حضرت فرمود: من مغافير نخورده ام، بلکه عسلي نزد زينب نوشيده ام و من سوگند ياد مي کنم که ديگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روي گياه نامناسبي و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولي اين سخن را به کسي مگوي (مبادا به گوش کسي برسد و بگويند چرا پيامبر غذاي حلالي را بر خود حرام کرده؟ و يا از کار پيامبر در اين مورد و مشابه آن پيروي کنند و يا به گوش زينب برسد و دل او شکسته شود). ولي سرانجام او اين راز را فاش کرد و بعدا معلوم شد اصل اين قضيه توطئه اي بوده است. پيامبر (ص) سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت . ماجرا را چنان پايان داد که ديگر اين گونه کارها در درون خانه پيامبر (ص) تکرار نشود. (تفسير نمونه، ج 24، ص 271) برای مطالعه بیشتر می توان به: تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی تفسیر نمونه ، آیه الله مکارم شیرازی تفسیر راهنما ، آیه الله هاشمی رفسنجانی و تفسیر نور ، حجه الاسلام قرائتی مراجعه شود . [پايان كد انتخابي] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 5/100106990)