نظرتون درباره وبلاگ من چیه

آمار مطالب

کل مطالب : 109
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 14
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 342
بازدید سال : 1025
بازدید کلی : 4371

تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستاره ای  در کازرون و آدرس hamid.sh2050.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

شما لینک کنید موفق باشد منتظر شما هستم







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 342
بازدید کل : 4371
تعداد مطالب : 109
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



ستاره درخشان در آسمان کازرون فال حافظ شیرازی

فال حافظ

 تلوزیون

تاریخ و ساعت پاور بانک
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

صهیونیست قصد جدی از بین بردن دین را دارد و شیطان پرستی یکی از بهترین این راه ها می باشد.

حجت الاسلام جواد امین خندقی، نویسنده و محقق در زمینه مباحث شیطان پرستی در گفت و گویی، به ورود حوزه های علمیه در زمینه های عرفان های نوظهور و تبیین و آگاهی بخشی آن توسط طلاب علوم دینی تأکید کرد و اظهارداشت: برخی ورود به این مباحث را وظیفه طلبه نمی دانند اما باید دقت کرد که نقد لذت گرایی، ماتریالیسم و نفی خدا که اصول مهم در شیطان پرستی است، بر عهده طلاب علوم دینی می باشد که متأسفانه انجام نشده و مغفول مانده است. وی تألیف برخی کتاب ها را اکثراً توصیف و توضیح شیطان پرستی دانست و اضافه کرد: خود مسأله شیطان پرستی به نقد گذاشته نشده که باید توسط حوزویان  نقد جدی شود.
انواع شیطان پرستی
                او در تعریف کلی از شیطان پرستی، بیان کرد: شیطان پرستی در واقع پرستش یا الهام از یک نیروی پلید می باشد. حجت الاسلام امین خندقی با تأکید بر این مطلب که باید شیطان پرستی بدوی و دوگانگی در اولوهیت و شیطان پرستی قرون وسطی را از شیطان پرستی مدرن تفکیک نمود، خاطرنشان کرد: شیطان پرستی مدرن ابتدا با گروه های موسیقی مثل اسلایر شروع و به ندرت تشکیل انجمن ها، اجرای کنسرت ها و ... در پروسه ای    ده ساله به فعالیت پرداخته و امروز در ایران به بحث جدیتری رسیده است.
شیطان پرستی یزیدی
                نویسنده کتاب «شناخت و بررسی شیطان پرستی» با اشاره به شیوع نوعی از شیطان پرستی در کشور با عنوان «یزیدی» اظهارداشت: این ها به نوعی بدوی محسوب می شوند و خود را منتسب به اسلام دانسته و حتی حج یزیدی انجام می دهند، اما آموزه های غلطی در بین آنها وجود دارد. وی با بیان این مطلب که بحث نماد در ایران خیلی امر قابل توجهی نیست و کمتر استفاده می شود و با اشاره به این که نماد و نشان تصویری شیطان پرستی زیاد و متنوع می باشد، افزود: صلیب برعکس و صورت برجسته مؤسس کلیسای شیطان از همین نمادها است. این محقق تصریح کرد: علامت x   از نمادهای خاص و جدی شیطان پرستان نیست بلکه شیطان پرست ها هم استفاده می کنند.
جادوگری از نمادهای شیطان پرستی
                حجت الاسلام امین خندقی در ادامه با توضیح این مطلب که بیشتر نمادهای شیطان پرستی از جادوگری وارد شده و در ایران جادوگری به معنای مدرنش کمتر استفاده می شود، گفت: بیشتر نمادهای شیطان پرستی در ایران حول نمادهای معمولی آن است. وی با اشاره به حدیثی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) به توضیح اهمیت تأثیر استفاده از نمادهای شیطان پرستی در عین بی توجهی به اهداف آنان پرداخت و با تبیین این مسأله که استفاده از نماد موجب انتقال آسان مطالب و نیز یارگیری راحت و توسعه گسترده آن در جامعه می شود، خاطرنشان کرد: نمونه هایی از افراد بوده که ابتدا از نمادها و موسیقی ها استفاده نموده اند، اما امروز شیطان پرست هستند. وی با بیان این که تمام انسان ها با توجه به فطرت کمال جوئی خود نیازمند ارتباط با موجودی ماورائی اند و به دنبال دین یا شبه دین هستند، اظهارداشت: شیطان پرستی به دلیل جذابیت های فوق العاده خود، گرایش بیشتری در افراد مورد بحث ایجاد می کند و یکی از جایگزین ها برای دین تلقی می گردد. این طلبه حوزه علمیه مشهد با بیان این که شیطان پرستان معتقدند کار خوب نمودی در دنیا ندارد و کسی که شر انجام دهد و همراه با شر باشد با نظام طبیعت هماهنگ خواهد بود، گفت: این مطالب قطعاً محتوا ندارد، اما خود را جذاب نشان می دهد. حجت الاسلام امین خندقی در ادامه به عرفان های مختلف اشاره کرد و با تأکید بر این مطلب که عرفان اسلامی بحثی دشوار است و نیازمند آموختن علوم مختلف می باشد، گفت: عرفان های کاذبی که بیشتر با تلقین و عمل همراه است به خوبی در جذب افراد فعالیت می کنند و آنان را از مسیر واقعی منحرف می نمایند. وی با بیان این که هر چیزی که جذابیت کاذب دارد در قالب شیطان پرستی گنجانده می شود، گفت: اصل اساسی شیطان پرستی هنجارشکنی و رفتاری خلاف عرف و عقل در جامعه می باشد. این پژوهشگر حوزوی موسیقی را یکی از ابزارهای شیطان پرستی به ویژه در ایران و جوامع اسلامی دانست و اظهارداشت: با توجه به این که امکان ایجاد کلسیای شیطان پرستی و انجام امور بعضی مراسم آنان در کشورهای اسلامی وجود ندارد، این مکاتب با بحث موسیقی و کنسرت های خاص خود وارد جامعه می شوند.
ارتباط صهیونیزم به شیطان پرستی
                حجت الاسلام امین خندقی با اشاره به ارتباط صهیونیزم و شیطان پرستی به بررسی پروتکل 25 ماده ای آنان و توضیح بیشتر از این موارد پرداخت و ابرازداشت: نخستین مطلب این است که صهیونیست قصد جدی از بین بدن دین را دارد و شیطان پرستی یکی از بهترین این راه ها می باشد. وی دومین نکته در همراهی و حمایت صهیونیزم از شیطان پرستی را نگاه خاص به شیطان به عنوان موجود خوب و مأمور خدا برشمرد و با توضیح این مطلب که این مورد هم در راستای مباحث صهیونیستی در متون گذشته و جدید آنان پیدا می شود، از جنبه سوم این همراهی شیطان پرستی با صهیونیزم گفت و خاطرنشان کرد: عرفا ن  یهودی «کابالا»، مشترک با آموزه های جدی شیطان پرستی است که ارزش مندی جادوگری، مباحث و آیین های جنسی و استفاده از نمادها از جمله این مشترکات می باشد.
تعامل صهیونیزم با شیطان پرستان
                این نویسنده، تعامل صهیونیزم ها با شیطان پرست ها در امور جاسوسی برای موساد و کمک مالی را چهارمین مورد در همکاری با یکدیگر برشمرد و اذعان کرد: قطعاً یهود و صهیونیزم نقش جدی در توسعه و گسترش، تغییر و تحول در شیطان پرستی مدرن داشته، اما باید توجه داشت که شیطان پرستی بدوی و کهن ساخته و پرداخته عرفان کابالا و صهیونیزم نمی باشد. حجت الاسلام امین خندقی بر ضرورت ایجاد تمییز بین گروه های مختلف شیطان پرستی با سایر گروه ها تأکید کرد و به اهمیت اطلاع رسانی صحیح درباره شیطان پرستی اشاره و افزود: متأسفانه برنامه تلویزیونی ای مثل «شک» که به این مسأله پرداخت، کار ضعیفی ارائه داد و به درستی اطلاع رسانی نکرد.
انتقاد از انتشار کتاب های شیطان پرستی
                این روحانی حوزه علمیه مشهد، آگاهی دادن و ارائه ابزار تمییز را از وظایف مسؤولان برشمرد و یادآور شد: متأسفانه کار جدی برای مقابله با این امر نمی شود و حتی معروفترین کتاب های موسیقی «متالیکا» که از شیطان پرست هاست در کتابخانه های شهرها و کتابخانه های مهم کشور برای استفاده عمومی و نه تخصصی ، دیده می شود. وی بر دو مقوله نفی و اثبات شیطان پرستی اشاره کرد و با بیان این که می بایست برای نقد بهتر ، از مباحث تئوریک و اصول اعتقادی و مکاتب آنان اطلاع داشت، خاطرنشان کرد: باید به آگاهی و تبیین مواضع شیطان پرستی توجه شود و نظارت ، تصمیم و اتفاق جدی در مقابله با کتاب ها و سی دی های آنان اعمال گردد. این نویسنده حوزوی ابراز داشت: متأسفانه نظارت بر سی دی ها و فیلم هایی که با خرید اینترنتی انجام می شود، وجود ندارد و این یکی از معضلات در اشاعه و دسترسی عموم به مباحث فریب دهنده شیطان پرستی است. این محقق و نویسنده، جادوگری و مسیحیت را معضل آینده در ایران دانست و با بیان این که «کابالا» و «شیطان پرستی» به نوعی با جادوگری برای جذب بهتر مخاطب مرتبط است، گفت: تمام مکاتب جدید جادوگری که جدای از شیطان پرستی است، به فعالیت پرداخته و در بعضی از فیلم ها دیده می شود. حجت الاسلام امین خندقی جادوگری در این فرقه ها را بیشتر «تلقینی» عنوان کرد و با اشاره به عرفان کابالایی، خاطرنشان کرد: «نستراداموس» از این مکتب است که در قالب شعر به پیش بینی می پردازد و همه می دانیم شعر به هر شکلی قابل تأویل می باشد.
شیطان پرستی نقد جدی نشده است
                حجت الاسلام خندقی با اشاره به حضور کتاب های جادوگری در کشور، توصیه کرد: قبل از حضور و ورود جادوگری در جامعه باید برای جلو گیری و مقابله با آن اقدام کرد. وی در پایان از کتاب خود که به توصیف نقد گونه شیطان پرستی پرداخته است، گفت و با توضیح مختصری درباره آن، اظهارداشت: هدف از تألیف این کتاب آگاهی دادن و ارائه ابزار تمییز در زمینه شیطان پرستی می باشد. وی با بیان این که در کتاب های ارائه شده به نقد جدی شیطان پرستی پرداخته نشده است، یادآور شد: برای نقد درست و موشکافانه شیطان پرستی باید به صورت جزئی و بر اساس مباحث مختلف آن اقدام نمود. حجت الاسلام امین خندقی در ادامه، کتاب خود را شامل پنج فصل برشمرد و اظهار داشت: چیستی شناسی و مفهوم شیطان پرستی یا شیطان گرایی، تاریخچه پیدایش شیطان پرستی، بستر آن و ارتباط با صهیونیزم، نقد مختصر و بررسی ایدئولوژی شیطان پرستی و اصول مشترک و متفاوت چهارمکتب موجود در آن، نمودهای شیطان پرستی و آداب آنان به ویژه در مورد موسیقی و ارائه 56 نماد و تأثیرات آن در جامعه و سینما و فصل آخر کتاب در زمینه شیطان پرستی در ایران و چگونگی فعالیت های آنان می باشد. خاطرنشان می شود، کتاب "شناخت و بررسی شیطان پرستی" به همت حجت الاسلام امین خندقی در اردیبهشت امسال در 2000 شمارگان در 336 صفحه به چاپ رسیده است و چاپ دوم آن نیز در تیرماه به بازار خواهد آمد.

تعداد بازدید از این مطلب: 218
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

ای هالیوود شیطان‌پرست! حتماً شما هم وقتی پای فیلم‌های هالیوودی‌ای نشسته‌اید که شیطان یک پای آن است، از هیبت این اهریمن اندامتان به‌لرزه افتاده است. در آنجا شیطان یک نیروی افسونگر ماورایی است که اجازه دخل و تصرف و اعمال نفوذ در هر کس و هر چیز را دارد؛ موجودی که گاه شکست‌ناپذیر جلوه می‌کند و حتی برنده مطلق نابودناشدنی‌ است که اگر هم فعلاً به هدفش نرسیده،‌ در کمین خواهد نشست تا در اینده‌ای نزدیک کار را یکسره کند. این شیطان، برخلاف نگاه اسلامی، دیگر یک ابلیس مسخر و محدود و صرفاً وسوسه‌گر نیست که در برابر خداوندگار عالم عددی نباشد بلکه یک قدرت است؛ قدرتی مرموز و مخوف که از سویی هراس و وحشت و از طرفی ابهام و حتی اسطوره با نامش گره خورده. چنین موجود ساختگی جان می‌دهد برای انواع تصورهای عجیب و غریب و تحریف‌ها و اغراق‌های کوچک و بزرگ.

مدرن یا قدیمی؟                 شاید عده‌ای شیطان‌پرستی را ایینی مدرن و نهایـتاً مربوط به قرن16-15 میلادی بدانند اما واقعیت چیز دیگری‌است. طبق اکتشافات به دست آمده در امریکای جنوبی برخی از قبایل این قاره شیطان را پرستش می‌کردند و حتی قربانی‌هایی را از انسان به شیطان هدیه می‌دادند. هنوز مکان‌های انجام مراسم قربانی وجود دارد و اجساد مومیایی به دست آمده و نوع کشته‌شدن‌ها نشانگر قربانی شدن آن‌هاست. در افریقای مرکزی و در دشت‌ها و کویر‌های سوزان این قاره در قبایلی شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدیدآورنده آن و خدای خشم و نفرت پرستش می‌شد. شیطان‌پرستی در زمان پیدایش زبان و خط و زمان ماد‌ها، سومریان، بابلیان و... نیز ادامه داشت تا در قرون 15-14میلادی شیطان‌پرستی نوین به‌وجود آمد. اما آن‌چه که در سنت‌های مختلف شیطان‌پرستی وجود داشته و دارد یک چیز است: پرستش قدرت پلیدی.

شیطان‌پرستی قدیمی                 برخی مورخان معتقدند که اصولاً شیطان را کلیسا به‌وجود آورد تا اولاً بشر با نسبت دادن پلیدی‌ها و بدی به آن، گناهان را از خود دور کند و ثانیاً با برچسب پیروی شیطان، جادوگران را که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند نابود کنند.

این نظریه نمی‌تواند درست باشد؛ چراکه قبل از مسیحیت هم شیطان‌پرستی وجود داشته و هم از چیزی به‌عنوان شیطان بسیار سخن گفته شده است. اگر شیطان وجود نداشت هیچ‌گاه آدم و حوا به زمین سقوط نمی‌کردند و...!

استفاده از کمک شیطان در کار‌های زیان‌آور و در جنگ‌ها نمودهای اصلی شیطان‌پرستی قدیمی بوده است.

همسر پادشاه فرانسه در قرن 13 میلادی برای نجات شوهر خود از مرگ، مراسم شیطان‌پرستی قرون وسطایی را برگزار کرد. مراسمی که اصل شهوت‌رانی و ارضای جنسی و اعمال ضد مسیحیت جزء لاینفک آن است. آنها به مسیحیت و کلیسا اعتقادی نداشتند و می‌گفتند مسیح پیامبری بود که باید زمین را آباد می‌کرد اما تنها کاری که انجیل انجام داده، دروغ‌گویی و رواج بدی در جامعه است! اینان قربانی کردن انسان به‌ویژه دختربچه‌ها را برای آرامش و احترام به شیطان می‌دانستند و می‌گفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم!

فرقه شیطان‌پرستان                 فراماسون‌‌ها احیاکننده جادوگری و شیطان‌پرستی در اروپای قرن شانزدهم هستند. گسترش سریع جادوگری و شیطان‌پرستی در این‌ سال‌ها به حدی بود که در جنبش پاکسازی جادوگری و شیطان‌پرستی بیش از شصت هزار نفر از جادوگران که بیش‌تر آنها زن بودند، اعدام شدند.

در اوائل قرن نوزدهم بعضی از اشراف انگلستان‌ ـ که عضو گروه فراماسونری بودند‌ ـ به رهبری «سرفرانسیس داشود» باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس کردند. رفته‌رفته شهر لندن مرکز شیطان‌پرستان اروپا شد. در این میان حمایت سرمایه‌داران یهود از گروه‌های شیطان‌پرست در انگلستان و ایالات متحده آمریکا چشمگیر بود و کار را به آنجا کشاند که شیطان‌پرستان «کلیسای شیطان» را در شهر سان‌فرانسیسکو تشکیل دادند.

کتاب آسمانی شیطان                 انجیل شیطانی کتابی‌ است که شیطان‌پرستان از آن برای عبادت و دعا‌های خود و همچنین مراسم‌های ویژه استفاده می‌کنند. این کتاب شامل کلمات عبری، یونانی و انگلیسی است که معنی دقیق برخی از این کلمات هنوز کشف نشده است اما چیزی که می‌توان فهمید اسامی شیطان و دعوت از او برای قدرت دادن به شیطان‌پرستان است. بسیاری از دعا‌های این کتاب بر خلاف دعا‌های مسیحیت و انجیل است و همچنین بسیاری از شعائر آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق است.

پایگاه و پرتگاه شیطان                 بیش‌ترین کلیسا‌های شیطان در کشور‌های امریکا، انگلیس، آلمان و سپس چین دایر است. در کشور‌های دیگر نیز مسلماً حتی اگر به‌طور علنی شاهد کلیسای شیطان نباشیم جایی برای تجمع شیطان‌پرستان وجود دارد.

در میان مراکز پاتوق‌های شیطان‌پرستان، دو مکان از همه مهم‌تر است:

  1. کلیسای شیطان (Church of Satan): که اولین سازمان فلسفی برای معتقدان به مبادی فلسفی شیطان‌پرستی است و توسط آنتوان لاوی در0 1آوریل 1966 در سانفرانسیسکو تاسیس شد.
  2. معبد ست (TemPle of Set): ست، نام یکی از خدایان مصر باستان است و این معبد یکی از مخوف‌ترین، مشهورترین و مخفی‌ترین سازمان‌های شیطان‌پرستی است. معبد ست اولین جامعه مخفی‌ای است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپ» در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است. معبد ست در سال1975 توسط مایکل آکینو در سانفرانسیسکو بنیانگذاری شد. او و گروهی دیگر از کشیشان کلیسای شیطان به‌خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی و همچنین به خاطر فساد موجود در کلیسای شیطان، از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.

شیطان‌پرستی در ایران                 مهم‌ترین گروهی که در ایران به نام شیطان‌پرست شناخته می‌شوند فرقه یزیدیه هستند که شاید در حقیقت شیطان‌پرست نباشند اما به دلیل شباهت‌هایی، بدین نام معروف شدهاند. گروه یزیدیان چهره تغییر شکل‌یافته یکی از ادیان کهن ایران باستان است که با بسیاری از تعابیر اسلامی آمیخته شده است.

بنابر اعتقاد برخی از یزیدیه خداوند فرشتگان خود را با سجود در برابر آدم امتحان کرد پس همه فرشتگان با سجده بر غیر خدا مشرک شدند این تنها ابلیس بود که شرک را نپذیرفت و به همین علت است که او را برگزید تا سرور فرشتگان و اولین مخلوقات باشد!

یزیدیه شیطان را ملک‌طاووس می‌خوانند و به شدت رضای او را می‌طلبند و برایش روز‌های معین اعیاد مشخص طواف‌‌های معلوم و جشن‌‌های مرسوم به پا می‌کنند و می‌گویند ما به جز خدای عالمان، ملک طاووس را بدان جهت گرامی می‌داریم که او مصدر و منبع تمام پلیدی‌ها ونحسی‌هاست. ما اگر توجه او را به خود جلب نکنیم از انتقام او خلاصی نداریم.

از بز شاخدار تا دیو بافومت                 گذشته از اعتقادات شیطان‌پرستی، این گروه دارای سمبل‌ها و نشانه‌های گوناگونی هستند که حتماً با آنها برخورد داشته‌اید. بد نیست تا معنی برخی از این علائم را بدانیم:

Inverted Pentagram (پنج ضلعی وارونه) :نشانه ستاره صبح، نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسم مخفیانه (کابالا) و جادوگری برای احضار ارواح شیطانی استفاده می‌شود. این علامت را شیطان‌پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با یک ضلع در بالا استفاده می‌کنند.

BaPhomet دیو بافومت: خدای شیطانی شاید این علامت را در شکل بعضی جواهرات دیده باشید.

666 : فیلم ترسناک طالع نحس را که از یادتان نرفته، برخی می‌گویند 666 عدد شیطان است.

Ankh : سمبل باروری و شهوات در انسان‌ها.

All Seeing Eye (چشمی که به همه جا می‌نگرد):آنها معتقدند که این چشم لوسیفر (شیطان) است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی‌ها حکومت می‌کند. این علامت در پیشگویی‌ها به کار می‌رود. بد نیست به پول رایج ایالات متحده هم نگاهی بیندازید.

UPside Down Cross صلیب وارونه: نشانه استهزاء و رد کردن مسیح، گردنبندهای آن توسط شیطان‌پرستان زیادی به کار می‌رود. این علامت را می‌توان همراه خواننده‌های راک و روی آلبوم‌های آنها دید.

Goat Head (سر بز): بز شاخدار ، بز مندس Mendes این یکی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره کردن مسیح است. چون بعضی از مسیحیان معتقدند مسیح مانند بره‌ای برای گناهان بشر کشته شد!

Anarchy(هرج و مرج): این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین است. به عبارت دیگر «هرچه تخریب کننده است تو انجام بده» یعنی همان قانون شیطان‌پرستی. این علامت را پانک‌ها، هوی‌متال‌ها و راک‌ها به کار می‌برند.

Anti Justice (ضدعدالت): تبر رو به بالا علامت عدالت در روم قدیم بوده است و علامت واژگون شده آن نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان است. فمنیست‌ها هم از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده می‌کنند.

تعداد بازدید از این مطلب: 237
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

شیطان پرستان اعتقاداتی دارند که شدیداً به آن پایبند هستند. جالب است که آنان خود را تنها گروه متفکر می دانند. از میان افکار آنان می توان به این موارد اشاره کرد.
ما كساني هستيم كه دانش را به جاي جهل پذيرفته‌ايم. ما با آگاهي،  درخت معرفت را انتخاب كرديم! راهي كه شيطان نشان داد!. ما سيب درخت معرفت را مي خوريم. ما كساني را كه حقـيقت را پايمال مي كنند محاكمه مي كنيم.
ما كساني را كه چيزي را كوركورانه دنبال مي كنند، سـرزنش مي كنيم. ما مخالف خداگرايي هستيم، ما بيروني كردن گناه را نادرست و دردناك مي دانیم ... ما به جاي جمع كردن امتياز همراه با رياضت، براي رسيدن به دنيايي خوب بعد از مرگ، به شادي خويش و جسم معتقديم.
این سخن فیلسوف غربی و از پایه گذاران شیطان پرستی فلسفی، نيچه را فراموش نکنیم که در فراسوي  نيك و بد  چنين گفت:
شيطان بيشترين بينش را راجع به خدا دارد؛ زیرا او از خدا دور مي گردد. در حقيقت شيطان قديمي‌ترين دوستدار دانش است .
شیطان پرستان اعتقادات خود را بسیار سیاه می پندارند. اما این سیاهی را دلنشین می دانند. در ادامه اعتقادات آنان می خوانیم:
شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن تصویر نمی شود. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك می نامند.
شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه آن را در اين جهان نمی توان يافت. در توجیه خود كشي چنین می گویند: مي خواهیم به حقيقت برسیم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد.
و باز  این  سیاه نمایی را به گونه ای دیگر و به صورت عمومی ارائه می دهند. با نگاه به نوع کلام، می توان تشخیص داد که مؤسس این فرقه و سایر  رهبران آن، در چه جامعه و چه موقعیتی زندگی می کردند. و همـچنین می تـوان نتیـجه گـرفت کـه در درون آنها چـه می گذرد.  به قمست دیگری از اعتقادات شیطان پرستی توجه فرمایید.
زندگي در دنيا بر پايه دروغ است. و همه باورهاي مردم بر پايه همين دروغ شكل گرفته است. همه عادت كرده اند دروغ بگويند، لذا اگر حرف راست هم بزنيد كسي آن را باور نمي كند.
شيطان پرستي آئيني است كه همه چيز را منفي ارائه مي دهد.
آنتوان لاوِی مکتب خود را اینگونه معرفی می کند:
ما حتي خورشيد را مانع از تابش نور مي پنداريم. ما همه چيز را منفي مي خواهيم، اگر به باغ سيب برويم همه سيب ها را كال مي بينیم و اگر به تئاتر برويم همه بازيگر ها را لال مي پنداريم.
شيطان پرستي معجوني است كه هر آدم گرفتاري را به وحشي گري و نفرت سوق مي دهد. كوره راه و مسيري است كه به هيچ جا راه نداشته و بن بست است.
لاوِی در بیان اعتقادات خود که می توان به جرأت گفت، آن را  از نظریات افرادی مانند  نیچه  گرفته است، می گوید:
رسماً اعلام مي كنم كه ما به مقصد نمي رسيم. شيطان پرست باید بداند، جاده اي كه در آن قرار دارد پر از خط كشي هاي در هم و بر هم است. و او باید در يافتن راه خروج تا سر حد جنون و ديوانگي پيش برود و سر انجام مطمئن شود راه بازگشتي وجود ندارد. و بايد با ما تا آخر مرگ بماند.

تعداد بازدید از این مطلب: 194
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

اسامي افرادي كه تصريح كرده‌اند، آيه تبليغ، اكمال و سأل سائل در روز غدير نازل شده است؛
از جمله آيات كريمه كه روز غدير، هجدهم ذى الحجّة سال حجّة الوداع (دهم از هجرت)نازل شده، قول خداى تعالى است در سوره مائده:
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ
علاوه بر تمامي علماي شيعه، 30 تن از علماي اهل تسنن برآنند كه اين آيه در غدير خم نازل شده است، اين علما عبارتند از: (1)

1- حافظ ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى
2- حافظ، ابن ابى حاتم، ابو محمّد حنظلى رازى
3- حافظ، ابو عبد اللّه محاملى متوفاى 330 در امالى خود
4- حافظ ابو بكر فارسى، شيرازى، در كتاب خود «ما نزل من القرآن في امير المؤمنين»
5- حافظ، ابن مردويه، متولد سال 323 و متوفاى سال 416
6- ابو اسحق ثعلبى- نيشابورى در تفسير خود «الكشف و البيان»
7- حافظ ابو نعيم اصفهانى متوفاى سال 430 در تأليف خود «ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام»
8- ابو الحسن واحدى نيشابورى متوفاى 468 در «اسباب النزول» ص 150
9- حافظ، ابو سعيد سجستانى متوفاى 477 در «كتاب الولايه»
10- حافظ، حاكم حسكانى، ابو القاسم در «شواهد التنزيل لقواعد التفصيل و التأويل»

 

نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن
دوشنبه بیست و چهارم شهریور 1393

اهل سنت اعتقاد دارند که صحابه همه عادل هستند یا به نوعی معتقدند صحابه هرچه بگویند و هرچه انجام دهند،درست است! آنها کار خلافی انجام نمی دهند،دروغ نمی گویند و غیره اما یکی از دلایل ما بر این که"عدالت صحابه"یک دروغ و بدعتی بیش نیست،روایاتی هست که در صحیح بخاری-صحیح ترین کتاب اهل سنت- وجود دارد.دقت کنید: ...عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ کُنْتُ فِی غَزَاةٍ فَسَمِعْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أُبَیٍّ یَقُولُ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِهِ وَلَئِنْ رَجَعْنَا مِنْ عِنْدِهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِعَمِّی أَوْ لِعُمَرَ فَذَکَرَهُ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَدَعَانِی فَحَدَّثْتُهُ فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أُبَیٍّ وَأَصْحَابِهِ فَحَلَفُوا مَا قَالُوا فَکَذَّبَنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ... زید بن ارقم صحابی می گوید:از عبدالله ابن ابی شنیدم که می گفت:به افرادی که در نزد رسول خداص هستند،انفاق نکنید تا از کنار پیامبرص،پراکنده شوند و اگر به سوی ما بازگشتند، عزیزان،ذلیلان را بیرون خواهند کرد.(زید می گوید)این را برای عمویم یا عمر نقل کردم،او هم برای رسول خداص نقل کرد و رسول خداص من را خواند و قضیه برایشان نقل کردم رسول خدا فرستاد به سوی عبدالله بن ابی و یاران او،و آنها قسم خوردند که چنین چیزی نگفته اند،پس رسول خداص من را تکذیب کرد... صحیح بخاری ج2ص189 . حَدَّثَنَا عُبَیْدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ لَمَّا سَارَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَامَ الْفَتْحِ فَبَلَغَ ذَلِکَ قُرَیْشًا خَرَجَ أَبُو سُفْیَانَ بْنُ حَرْبٍ وَحَکِیمُ بْنُ حِزَامٍ وَبُدَیْلُ بْنُ وَرْقَاءَ یَلْتَمِسُونَ الْخَبَرَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ... حَتَّى أَقْبَلَتْ کَتِیبَةٌ لَمْ یَرَ مِثْلَهَا قَالَ مَنْ هَذِهِ قَالَ هَؤُلَاءِ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِمْ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ مَعَهُ الرَّایَةُ فَقَالَ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ یَا أَبَا سُفْیَانَ الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ الْیَوْمَ تُسْتَحَلُّ الْکَعْبَةُ فَقَالَ أَبُو سُفْیَانَ یَا عَبَّاسُ حَبَّذَا یَوْمُ الذِّمَارِ ثُمَّ جَاءَتْ کَتِیبَةٌ وَهِیَ أَقَلُّ الْکَتَائِبِ فِیهِمْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَصْحَابُهُ وَرَایَةُ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَعَ الزُّبَیْرِ بْنِ الْعَوَّامِ فَلَمَّا مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِأَبِی سُفْیَانَ قَالَ أَلَمْ تَعْلَمْ مَا قَالَ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ قَالَ مَا قَالَ قَالَ کَذَا وَکَذَا فَقَالَ کَذَبَ سَعْدٌ وَلَکِنْ هَذَا یَوْمٌ یُعَظِّمُ اللَّهُ فِیهِ الْکَعْبَةَ ترجمه مختصر:عروه بن زبیر می گوید:هنگامی که رسول الله(ص) برای فتح مکه حرکت کرد و این خبر به قریش رسید،ابوسفیان،حکیم بن حزام،و بدیل بن ورقاء برای بدست آوردن اخبار رسول خدا(ص)بیرون رفتند....تا اینکه گردانی آمد که ابوسفیان مانند آن را ندیده بود.پرسید:اینها چه کسانی هستند؟عباس گفت:اینها انصار هستند که سعد بن عباده فرمانده و پرچمدار آنهاست. سعدبن عباده گفت:ای ابوسفیان،امروز روز جنگ و کشتار است.امروز کعبه،مباح می گردد.ابوسفیان گفت:ای کاش امروز می توانستم کاری انجام بدهم.سرانجام گردانی آمد که تعدادشان از همه کم تر و رسول الله(ص)و یارانش در میان آنان بودند و پرچم نبی(ص) را زبیر بن عوام،بدست داشت.هنگامی که رسول الله(ص) از کنار ابوسفیان گذشت،ابوسفیان گفت:آیا می دانی سعدبن عباده چه گفت:رسول الله(ص) فرمود:چه گفت؟! گفت:چنین و چنان.رسول اکرم(ص) فرمود:سعد دروغ گفته است. امروز روزی است که خداوند کعبه را به عظمت می رساند...الخ صحیح بخاری ج13 ص176 طبق مکتبه شامله منظور ما از نقل این روایات،چیست؟ منظور این است که؛پیامبرص به چیزی به نام"عدالت صحابه"-که اهل سنت از خود ساخته اند-اعتقادی نداشت و تردیدی در تکذیب زید و سعدبن عباده نکرد! زیرا وقتی قضیه را شنیدند،پیامبرص-مانند وهابیون امروزی-نگفتند:نه نه رضی الله عنه!! حتی نفرمود:سعد یا زید اشتباه کرده یا خطا کرده!بلکه قاطعانه گفتند:کذب سعد! دروغ گفته! پس این عدالت صحابه،دراین جا کجا رفت؟؟پس احتمال دارد که صحابه دروغ بگویند. نظر شما چیست؟

برچسب ها : عدالت, صحابه
 
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر

آیا می شود یک شخصی،هم بهشتی باشد هم جهنمی؟پاسخ این سوال،در این پست. اهل تسنن(خصوصا این شبکه های وهابی که سعی دارند هر طور شده، به زور خود را به اهل سنت، بچسبانند) در مورد بهشتی بودن صحابه، به این آیه استناد می کنند که خداوند در قرآن کریم مى‌فرماید: وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیم‏. التوبة / 100. پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و افرادى که به نیکى از آن‌ها پیروى کردند، خداوند از آن‌ها خشنود گشت، و آن‌ها (نیز) از او خشنود شدند و باغ‌هایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزى بزرگ!. خداوند در این آیه از پیشى گیرندگان مهاجر و انصار رضایت دائمى خود را اعلام و به آن‌ها وعده بهشت داده است؛ اما شما شیعیان از افرادى که خداوند به صورت دائم از آن‌ها راضى شده است، ناراضى هستید و به آنان تهمت‌هاى ناروا مى‌زنید.

پاسخ...............

برچسب ها : ثعلبه, السابقون, منافق, مسجد ضرار
نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن

در این پست،نظر ابن تیمیه،رهبر فکری وهابیت رو درمورد امام جعفر صادق علیه السلام خواهیم دید و در آخر سوالی از عزیزان اهل سنت.

ابن تیمیه رو که به گمانم، حتما بشناسید. همون کسی است که در کتابش منهاج السنه، هیچ روایت فضیلت اهل بیت علیهم السلام نیست که تضعیف نکرده باشه.

این آقا در همین کتاب منهاج السنه خودش می گوید: جعفر بن محمد(امام صادق علیه السلام) یکی از ائمه دین است به اتفاق همه علمای اهل سنت. ابن‏ تیمیّه در این رابطه مى ‏نویسد:«فإنّ جعفر بن محمد من أئمة الدین باتفاق أهل السنة».منهاج السنه ج2ص245.

 

 

اگر ابن تیمیه دروغ می گوید که امام صادق علیه السلام یکی از ائمه دین است،چرا به یک دروغگو،شیخ الاسلام گفته میشه؟ اگر هم راست میگه که امام صادق علیه السلام یکی از ائمه دین است، پس چرا در فقه اهل سنت، به نظرات و آرا امام صادق علیه السلام ،استناد نشده؟ و حتی در منابع معتبر اهل سنت، خبری از این امام نیست؟ مثلا در بین این همه حدیث که در صحیح بخاری هست،حتی یک روایت هم از امام صادق علیه السلام وجود ندارد! در صورتی که بخاری در این کتاب، گاها از کسانی روایت نقل کرده که دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده اند مثل :حریز بن عثمان و کسان دیگر.در همین صحیح بخارى، صدها روایت از خوارج نقل شده است، همان کسانى که رسول خدا صلى الله علیه وآله آن‌ها را سگان اهل جهنم نامیده‌اند. اما از صادق ال محمد ص خبری نیست چرا؟ حتی بخاری از افرادی روایت نقل کرده که خود بخاری در موردش گفته: ضعیف هست!! ولی از امام صادق علیه السلام که بزرگان اهل سنت، مثل ابوحنیفه و دیگران، افتخار شاگردی ایشان را داشته اند، و خودشان همیشه می گفتند: اگر مدت زمانی که شاگردی امام صادق علیه السلام را کردیم، نبود،هلاک می شدیم! خبری نیست! چرا؟
قضاوت با شما

برچسب ها : امام صادق, ابن تیمیه
 
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
جمعه بیست و چهارم مرداد 1393

بخاری از عایشه روایت کرده: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى حَدَّثَنَا یَحْیَى حَدَّثَنَا هِشَامٌ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سُحِرَ حَتَّى کَانَ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ أَنَّهُ صَنَعَ شَیْئًا وَلَمْ یَصْنَعْهُ پیامبر اکرم سحر شد تا جایی که فکر می کرد کاری کرده است،درحالی که آن کار را انجام نداده بود! صحیح البخاری کِتَاب الْجِزْیَةِ بَاب هَلْ یُعْفَى عَنْ الذِّمِّیِّ إِذَا سَحَرَ همان روایت اول در این باب این خلاف قرآن هست.چون خدای منان می فرماید: إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا(اسراء،47) (و همچنین) در آن هنگام که با هم نجوا می‌کنند؛ ستمگران می‌گویند: «شما جز از انسانی که سحر شده، پیروی نمی‌کنید!
این فقط یک نمونه بود.

 

برچسب ها : صحیح بخاری, قرآن
 
نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن

برخی از پایگاه‌های الکترونیکی، خبری از فتوای عجیب یکی از شیوخ سلفی منتشر کردند که او در این فتوا نوشیدن ادرار تروریست‌هایی که در سوریه با نظام این کشور در حال جنگ هستند، را جایز می‌شمرد.

222 “صالح الغامسی” خطیب مسجد “قباء” در شهر مدینه مجوز نوشیدن ادرار آنچه که او مجاهدین سوری در بین ارتش آزاد و جبهه النصره خوانده را با هدف پاک شدن گناهان صادر کرده است.
این خبر را چندین پایگاه خبری عربستان نزدیک به این شیخ سلفی پس از مصاحبه او با شبکه “وصال” عربستان که گفته بود: دنیا مرحله عبور است و مومنان و مجاهدین به ویژه در سوریه در پی مجهز شدن به کار خیر و پاک شدن گناهانشان هستند و این آزمایشی برای مجاهدین است که با اجرای حکم نوشیدن ادرار گناهانشان پاک شود، منتشر کردند.
او همچنین در مورد جهاد نکاح گفته بود: از چندین نفر شنیدم که به این فتوا انتقاد دارند اما این فتوا مشکلی ندارد و من آن را تایید می‌کنم.
منبع: باشگاه خبرنگاران

 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

یکی از شبهاتی که مخالفین مهدویت، از جمله وهابیون مطرح می‌کنند این است که؛ شیعه، مهدی موهوم خود را چنان در پشت پرده از مقلدین خود قایم کرده که حتی اسم بردن ایشان برای شیعیان را جزء شرک و کفر معرفی می‌کند!

شبهه کننده به احادیثی در این باره استدلال می‌کند از جمله:

صاحب هذا الامر لا يسميه باسمه إلا كافر

امام صادق علیه السلام :هيچ کس به جز کافر نام صاحب الامر را بر زبان نمي‌آورد!

برچسب ها : وهابیت, شبهه, مهدویت, نام مهدی, تکفیر و شرک
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

 

 

منابع امنیتی گزارش دادند تروریست های داعش با عبور از بیابان های استان الانبار و پیشروی به سمت جنوب، از مرز عربستان گذشته و گذرگاه عرعر در خاک این کشور را تصرف کردند.

برچسب ها : داعش, سعودی, عربستان, حامیان داعش, داعش در عراق
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

این روز‌ها بعد از فروکش کردن نسبی آتش فتنه در سوریه، دگر بار عراق شاهد جرقه‌های فتنه‌ای دیگر است و قطعاً، ندیدن علت اصلی این فتنه‌ها، یعنی دجال یک چشم صهیون با نوکری و کارگردانی آمریکا در این ماجرا، نگاهی بس ابلهانه است.[۱]

 

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل
یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393

اخبار و روایات فراوانی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) و هر یک از امامان درباره تولد، غیبت، ظهور و قیام جهانی و سایر ویژگی های حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نقل شده است. در واقع سال ها پیش از تولّد آن حضرت، خصوصیات و ویژگی های ایشان از قبیل این که او از خاندان پیامبر (صلی الله علیه واله) از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) و از نسل امام حسین (علیه السلام) است و با قیام جهانی خونین، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پیشگویی شده است. تعداد این روایات به حدی فراوان است که درباره کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی این اندازه حدیث وارد شده است. به گونه ای که این مسئله از ضروریات مذهب شیعه اثنی عشری است. آیت الله صافی گلپایگانی قسمتی از این احادیث را در کتاب ارزشمند «منتخب الاثر» جمع آوری نموده اند.
در اینجا به طور جداگانه به مطالبی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در منابع شیعه و منابع معتبر اهل سنت آمده است اشاره می کنیم:

نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
پنجشنبه بیست و دوم خرداد 1393

شیخ احمد کبیسی، مفتی سنی مذهب عراق، برای مقابله با تکفیری های داعش، حکم جهاد صادر کرد. وی تصریح کرد: این افراد شریک اسرائیل و سعودی ها هستند و در راه تضعیف و نابودی اسلام قدم بر می دارند.

به گزارش شبکه خبر، شیخ احمد الکسیبی، روحانی برجسته و مفتی اهل سنت عراقی ضمن واجب دانستن جهاد با کسانی که خود را دولت اسلامی عراق و شام می نامند، گفت: واجب بودن مقابله با آنها، تنها به اقدامات روزهای اخیر آنها در عراق ربط ندارد و حکم جدیدی نیست. آنها شریک اسرائیل و سعودی ها هستند و در راه تضعیف و شکست اسلام می جنگند.
 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

در پی شکست سنگین گروهک تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به “داعش” در برابر ارتش عراق در سامراء، این گروهک در جدیدترین بیانیه خود مدعی شد که ارتش عراق با همدستی “سپاه قدس” و “سپاه بدر” توانستند در این جنگ پیروز شوند.

34326_PWEQRRUG_pic

در همین راستا «أبوبکر البغدادی» سرکرده گروهک تروریستی “داعش” در عراق در این بیانیه گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه “قاسم سلیمانی” توانست برما چیره شود و گرنه ما قرار بود اماکن دینی شیعیان را با خاک یکسان کنیم!

وی در ادامه افزود: سپاه ایران مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود. ما بزودی انتقام مجاهدین خودمان را از ایران می گیریم.

گفتنی است، رسانه های عراقی از شکست سنگین نیروهای گروهک تروریستی “داعش” در سامرا خبر داده و اعلام کردند که بیشتر مناطق این شهر که به دست تروریست ها افتاده بود، پاکسازی شده است.

 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

از دیگر شبهاتی که پیروان وهابیت در مسائل فقهی به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که چرا شیعیان در سفر، نمازهای چهاررکعتی را دو رکعت می‌خوانند؟

 

پاسخ:

« و إذا ضربتم فی الأرض فلیس علیکم جناح أن تقصروا من الصّلاة إن خفتم أن یفتنکم الّذین کفروا إنّ الکافرین کانوا لکم عدوّ مبینا ». [ نساء / ۱۰۱ ]« هنگامی که سفر می‌کنید بر شما گناهی نیست که نماز را کوتاه کنید. اگر از فتنه و خطر کافران بترسید، زیرا کافران دشمنانی آشکار برای شما هستند ». به اتفاق مفسران، این آیه در مورد نماز مسافر وارد شده است، و مقصود از « أن تقصروا » کاستن از نماز‌های چهاررکعتی است که آنها را به صورت دو رکعتی بخوانند. آیه فقط صورت خوف و ترس را شامل است، ولی سنّت پیامبر گرامی، حکم الهی را گسترش داده و در هر دو حالت، نماز در سفر را شکسته می‌داند.

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

قرآن کریم اهل کتاب را مورد سرزنش قرار داده که چرا علمای دین خود را بی چون و چرا اطاعت می‌کنید و آنان را به عنوان ارباب و خدایان خویش برگزیده اید.آیا این شیوه ناپسند مختص به ملت یهود و نصاری بوده است و دیگر فرقه ها از ان مستثنی می‌باشند؟

 

 

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

در مورد کيفيت بعثت در صحيح مسلم و بخاري و در غير آن دو به نقل از عايشه آمده است که:
3 - حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ عُقَيْلٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَيْرِ، عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ المُؤْمِنِينَ أَنَّهَا قَالَتْ: أَوَّلُ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنَ الوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ فِي النَّوْمِ، فَكَانَ لاَ يَرَى رُؤْيَا إِلَّا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ، ثُمَّ حُبِّبَ إِلَيْهِ الخَلاَءُ، وَكَانَ يَخْلُو بِغَارِ حِرَاءٍ فَيَتَحَنَّثُ فِيهِ - وَهُوَ التَّعَبُّدُ - اللَّيَالِيَ ذَوَاتِ العَدَدِ قَبْلَ أَنْ يَنْزِعَ إِلَى أَهْلِهِ، وَيَتَزَوَّدُ لِذَلِكَ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى خَدِيجَةَ فَيَتَزَوَّدُ لِمِثْلِهَا، حَتَّى جَاءَهُ الحَقُّ وَهُوَ فِي غَارِ حِرَاءٍ، فَجَاءَهُ المَلَكُ فَقَالَ: اقْرَأْ، قَالَ: «مَا أَنَا بِقَارِئٍ»، قَالَ: " فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: اقْرَأْ، قُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّانِيَةَ حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: اقْرَأْ، فَقُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّالِثَةَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ. خَلَقَ الإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ. اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ} [العلق: 2] " فَرَجَعَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَرْجُفُ فُؤَادُهُ، فَدَخَلَ عَلَى خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، فَقَالَ: «زَمِّلُونِي زَمِّلُونِي» فَزَمَّلُوهُ حَتَّى ذَهَبَ عَنْهُ الرَّوْعُ، فَقَالَ لِخَدِيجَةَ وَأَخْبَرَهَا الخَبَرَ: «لَقَدْ خَشِيتُ عَلَى نَفْسِي» فَقَالَتْ خَدِيجَةُ: كَلَّا وَاللَّهِ مَا يُخْزِيكَ اللَّهُ أَبَدًا، إِنَّكَ لَتَصِلُ الرَّحِمَ، وَتَحْمِلُ الكَلَّ، وَتَكْسِبُ المَعْدُومَ، وَتَقْرِي الضَّيْفَ، وَتُعِينُ عَلَى نَوَائِبِ الحَقِّ، فَانْطَلَقَتْ بِهِ خَدِيجَةُ حَتَّى أَتَتْ بِهِ وَرَقَةَ بْنَ نَوْفَلِ بْنِ أَسَدِ بْنِ عَبْدِ العُزَّى ابْنَ عَمِّ خَدِيجَةَ وَكَانَ امْرَأً تَنَصَّرَ فِي الجَاهِلِيَّةِ، وَكَانَ يَكْتُبُ الكِتَابَ العِبْرَانِيَّ، فَيَكْتُبُ مِنَ الإِنْجِيلِ بِالعِبْرَانِيَّةِ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَكْتُبَ، وَكَانَ شَيْخًا كَبِيرًا قَدْ عَمِيَ، فَقَالَتْ لَهُ خَدِيجَةُ: يَا ابْنَ عَمِّ، اسْمَعْ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: يَا ابْنَ أَخِي مَاذَا تَرَى؟ فَأَخْبَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَبَرَ مَا رَأَى، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: هَذَا النَّامُوسُ الَّذِي نَزَّلَ اللَّهُ عَلَى مُوسَى، يَا لَيْتَنِي فِيهَا جَذَعًا، لَيْتَنِي أَكُونُ حَيًّا إِذْ يُخْرِجُكَ قَوْمُكَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَوَ مُخْرِجِيَّ هُمْ»، قَالَ: نَعَمْ، لَمْ يَأْتِ رَجُلٌ قَطُّ بِمِثْلِ مَا جِئْتَ بِهِ إِلَّا عُودِيَ، وَإِنْ يُدْرِكْنِي يَوْمُكَ أَنْصُرْكَ نَصْرًا مُؤَزَّرًا....( صحيح البخاري ج1 ص7،المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري،المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر،الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي،الطبعة: الأولى، 1422هـ).

ترجمه.................................

 

برچسب ها : ورقه بن نوفل, بعثت, حراء, خدیجه
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر

یکی از مسائلی که به شدت گریبان‌گیر وهابیت است، مسئله تجسیم و تشبیه خداوند متعال است. تجسیم یعنی اینکه کسی خدا را جسم بداند و تشبیه آن است که بر خلاف آیات قرآنی مثل آیات سوره اخلاص و آیه «لیس کمثله شیء» [شورا/۱۱]  که می‌فرمایند : خداوند همتا و مانند ندارد، کسی اوصاف و افعال خدا را شبیه و مانند مخلوقات بپندارد.

شما هم از کسانی هستید که احیانا دفاعیات وهابیون در این باره را خوانده و یا در شبکه‌های وهابیت شنیده‌اید، شاید از کسانی باشید که می‌گویند: این وهابی‌ها، خودشان می‌گویند، به تجسیم و تشبیه قائل نیستیم؛ شما چرا اصرار دارید که هستند؟ پس خوب است این منظره را بخوانید.

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل
                                                   
دلیل فرار جناب عمربن الخطاب در جنگ احد را زبان هاشمی،مجری و کارشناس شبکه خبیثه کلمه بشنوید جنگی که در آن،علی بن ابیطالب که جان های ما فدای نام او باد،جانانه از رسول خدا صلی الله علیه و آله دفاع می کرد و تا آخرین لحظه با پیامبرص ماند لینک مشاهده کلیپ:http://www.aparat.com/v/N6c8f

 

 
نوشته شده توسط : مولوی
در این کلیپ،ببینید مولوی عبدالحمید،چگونه حقایق واضح و روشن را منکر می شود ایشان در خطبه های نماز جمعه زاهدان،مطالبی را عنوان می کنند که خلاف روایات و کتب معتبر خودشان هست.من که نمی دانم چه بگویم.فقط کلیپ را ببینید و خودتان قضاوت کنید.

 

لینک مشاهده کلیپ  http://www.aparat.com/v/lo96w

 
نوشته شده توسط : مولوی
ابن تیمیه در کتاب خودش مینویسد:

 

أمّا أهل السنة فأصلهم مستقيم مطرد في هذا الباب وأما أنتم فمتناقضون وذلك أن النواصب من الخوارج وغيرهم الذين يكفرون عليا أو يفسقونه أو يشكون في عدالته من المعتزلة والمروانية وغيرهم لو قالوا لكم ما الدليل على إيمان على وإمامته وعدله لم يكن لكم حجة . (1)

راه و روش اهل سنت راه درست و مستقيم در اين باب است (اکثر فرقه ها نظر ايشان را قبول دارند) ؛ اما شما ( شيعه ) پس با هم تناقض داريد ؛ و دليل آن اين است که خوارج و غير ايشان از کساني که علي را کافر مي دانند يا فاسق مي دانند ، يا معتزلي ها و مرواني ها که در عدالت او شک مي کنند ، و غير ايشان ، اگر به شما بگويند که دليل بر ايمان علي و امام بودن او و عدالت او چيست ، دليلي نخواهيد داشت .

 

نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
تعداد بازدید از این مطلب: 267
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

اسامي افرادي كه تصريح كرده‌اند، آيه تبليغ، اكمال و سأل سائل در روز غدير نازل شده است؛
از جمله آيات كريمه كه روز غدير، هجدهم ذى الحجّة سال حجّة الوداع (دهم از هجرت)نازل شده، قول خداى تعالى است در سوره مائده:
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ
علاوه بر تمامي علماي شيعه، 30 تن از علماي اهل تسنن برآنند كه اين آيه در غدير خم نازل شده است، اين علما عبارتند از: (1)

1- حافظ ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى
2- حافظ، ابن ابى حاتم، ابو محمّد حنظلى رازى
3- حافظ، ابو عبد اللّه محاملى متوفاى 330 در امالى خود
4- حافظ ابو بكر فارسى، شيرازى، در كتاب خود «ما نزل من القرآن في امير المؤمنين»
5- حافظ، ابن مردويه، متولد سال 323 و متوفاى سال 416
6- ابو اسحق ثعلبى- نيشابورى در تفسير خود «الكشف و البيان»
7- حافظ ابو نعيم اصفهانى متوفاى سال 430 در تأليف خود «ما نزل من القرآن فى على عليه السّلام»
8- ابو الحسن واحدى نيشابورى متوفاى 468 در «اسباب النزول» ص 150
9- حافظ، ابو سعيد سجستانى متوفاى 477 در «كتاب الولايه»
10- حافظ، حاكم حسكانى، ابو القاسم در «شواهد التنزيل لقواعد التفصيل و التأويل»

 

نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن
دوشنبه بیست و چهارم شهریور 1393

اهل سنت اعتقاد دارند که صحابه همه عادل هستند یا به نوعی معتقدند صحابه هرچه بگویند و هرچه انجام دهند،درست است! آنها کار خلافی انجام نمی دهند،دروغ نمی گویند و غیره اما یکی از دلایل ما بر این که"عدالت صحابه"یک دروغ و بدعتی بیش نیست،روایاتی هست که در صحیح بخاری-صحیح ترین کتاب اهل سنت- وجود دارد.دقت کنید: ...عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ کُنْتُ فِی غَزَاةٍ فَسَمِعْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أُبَیٍّ یَقُولُ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِهِ وَلَئِنْ رَجَعْنَا مِنْ عِنْدِهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِعَمِّی أَوْ لِعُمَرَ فَذَکَرَهُ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَدَعَانِی فَحَدَّثْتُهُ فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أُبَیٍّ وَأَصْحَابِهِ فَحَلَفُوا مَا قَالُوا فَکَذَّبَنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ... زید بن ارقم صحابی می گوید:از عبدالله ابن ابی شنیدم که می گفت:به افرادی که در نزد رسول خداص هستند،انفاق نکنید تا از کنار پیامبرص،پراکنده شوند و اگر به سوی ما بازگشتند، عزیزان،ذلیلان را بیرون خواهند کرد.(زید می گوید)این را برای عمویم یا عمر نقل کردم،او هم برای رسول خداص نقل کرد و رسول خداص من را خواند و قضیه برایشان نقل کردم رسول خدا فرستاد به سوی عبدالله بن ابی و یاران او،و آنها قسم خوردند که چنین چیزی نگفته اند،پس رسول خداص من را تکذیب کرد... صحیح بخاری ج2ص189 . حَدَّثَنَا عُبَیْدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ لَمَّا سَارَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَامَ الْفَتْحِ فَبَلَغَ ذَلِکَ قُرَیْشًا خَرَجَ أَبُو سُفْیَانَ بْنُ حَرْبٍ وَحَکِیمُ بْنُ حِزَامٍ وَبُدَیْلُ بْنُ وَرْقَاءَ یَلْتَمِسُونَ الْخَبَرَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ... حَتَّى أَقْبَلَتْ کَتِیبَةٌ لَمْ یَرَ مِثْلَهَا قَالَ مَنْ هَذِهِ قَالَ هَؤُلَاءِ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِمْ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ مَعَهُ الرَّایَةُ فَقَالَ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ یَا أَبَا سُفْیَانَ الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ الْیَوْمَ تُسْتَحَلُّ الْکَعْبَةُ فَقَالَ أَبُو سُفْیَانَ یَا عَبَّاسُ حَبَّذَا یَوْمُ الذِّمَارِ ثُمَّ جَاءَتْ کَتِیبَةٌ وَهِیَ أَقَلُّ الْکَتَائِبِ فِیهِمْ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَصْحَابُهُ وَرَایَةُ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَعَ الزُّبَیْرِ بْنِ الْعَوَّامِ فَلَمَّا مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِأَبِی سُفْیَانَ قَالَ أَلَمْ تَعْلَمْ مَا قَالَ سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ قَالَ مَا قَالَ قَالَ کَذَا وَکَذَا فَقَالَ کَذَبَ سَعْدٌ وَلَکِنْ هَذَا یَوْمٌ یُعَظِّمُ اللَّهُ فِیهِ الْکَعْبَةَ ترجمه مختصر:عروه بن زبیر می گوید:هنگامی که رسول الله(ص) برای فتح مکه حرکت کرد و این خبر به قریش رسید،ابوسفیان،حکیم بن حزام،و بدیل بن ورقاء برای بدست آوردن اخبار رسول خدا(ص)بیرون رفتند....تا اینکه گردانی آمد که ابوسفیان مانند آن را ندیده بود.پرسید:اینها چه کسانی هستند؟عباس گفت:اینها انصار هستند که سعد بن عباده فرمانده و پرچمدار آنهاست. سعدبن عباده گفت:ای ابوسفیان،امروز روز جنگ و کشتار است.امروز کعبه،مباح می گردد.ابوسفیان گفت:ای کاش امروز می توانستم کاری انجام بدهم.سرانجام گردانی آمد که تعدادشان از همه کم تر و رسول الله(ص)و یارانش در میان آنان بودند و پرچم نبی(ص) را زبیر بن عوام،بدست داشت.هنگامی که رسول الله(ص) از کنار ابوسفیان گذشت،ابوسفیان گفت:آیا می دانی سعدبن عباده چه گفت:رسول الله(ص) فرمود:چه گفت؟! گفت:چنین و چنان.رسول اکرم(ص) فرمود:سعد دروغ گفته است. امروز روزی است که خداوند کعبه را به عظمت می رساند...الخ صحیح بخاری ج13 ص176 طبق مکتبه شامله منظور ما از نقل این روایات،چیست؟ منظور این است که؛پیامبرص به چیزی به نام"عدالت صحابه"-که اهل سنت از خود ساخته اند-اعتقادی نداشت و تردیدی در تکذیب زید و سعدبن عباده نکرد! زیرا وقتی قضیه را شنیدند،پیامبرص-مانند وهابیون امروزی-نگفتند:نه نه رضی الله عنه!! حتی نفرمود:سعد یا زید اشتباه کرده یا خطا کرده!بلکه قاطعانه گفتند:کذب سعد! دروغ گفته! پس این عدالت صحابه،دراین جا کجا رفت؟؟پس احتمال دارد که صحابه دروغ بگویند. نظر شما چیست؟

برچسب ها : عدالت, صحابه
 
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر

آیا می شود یک شخصی،هم بهشتی باشد هم جهنمی؟پاسخ این سوال،در این پست. اهل تسنن(خصوصا این شبکه های وهابی که سعی دارند هر طور شده، به زور خود را به اهل سنت، بچسبانند) در مورد بهشتی بودن صحابه، به این آیه استناد می کنند که خداوند در قرآن کریم مى‌فرماید: وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیم‏. التوبة / 100. پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و افرادى که به نیکى از آن‌ها پیروى کردند، خداوند از آن‌ها خشنود گشت، و آن‌ها (نیز) از او خشنود شدند و باغ‌هایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزى بزرگ!. خداوند در این آیه از پیشى گیرندگان مهاجر و انصار رضایت دائمى خود را اعلام و به آن‌ها وعده بهشت داده است؛ اما شما شیعیان از افرادى که خداوند به صورت دائم از آن‌ها راضى شده است، ناراضى هستید و به آنان تهمت‌هاى ناروا مى‌زنید.

پاسخ...............

برچسب ها : ثعلبه, السابقون, منافق, مسجد ضرار
نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن

در این پست،نظر ابن تیمیه،رهبر فکری وهابیت رو درمورد امام جعفر صادق علیه السلام خواهیم دید و در آخر سوالی از عزیزان اهل سنت.

ابن تیمیه رو که به گمانم، حتما بشناسید. همون کسی است که در کتابش منهاج السنه، هیچ روایت فضیلت اهل بیت علیهم السلام نیست که تضعیف نکرده باشه.

این آقا در همین کتاب منهاج السنه خودش می گوید: جعفر بن محمد(امام صادق علیه السلام) یکی از ائمه دین است به اتفاق همه علمای اهل سنت. ابن‏ تیمیّه در این رابطه مى ‏نویسد:«فإنّ جعفر بن محمد من أئمة الدین باتفاق أهل السنة».منهاج السنه ج2ص245.

 

 

اگر ابن تیمیه دروغ می گوید که امام صادق علیه السلام یکی از ائمه دین است،چرا به یک دروغگو،شیخ الاسلام گفته میشه؟ اگر هم راست میگه که امام صادق علیه السلام یکی از ائمه دین است، پس چرا در فقه اهل سنت، به نظرات و آرا امام صادق علیه السلام ،استناد نشده؟ و حتی در منابع معتبر اهل سنت، خبری از این امام نیست؟ مثلا در بین این همه حدیث که در صحیح بخاری هست،حتی یک روایت هم از امام صادق علیه السلام وجود ندارد! در صورتی که بخاری در این کتاب، گاها از کسانی روایت نقل کرده که دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده اند مثل :حریز بن عثمان و کسان دیگر.در همین صحیح بخارى، صدها روایت از خوارج نقل شده است، همان کسانى که رسول خدا صلى الله علیه وآله آن‌ها را سگان اهل جهنم نامیده‌اند. اما از صادق ال محمد ص خبری نیست چرا؟ حتی بخاری از افرادی روایت نقل کرده که خود بخاری در موردش گفته: ضعیف هست!! ولی از امام صادق علیه السلام که بزرگان اهل سنت، مثل ابوحنیفه و دیگران، افتخار شاگردی ایشان را داشته اند، و خودشان همیشه می گفتند: اگر مدت زمانی که شاگردی امام صادق علیه السلام را کردیم، نبود،هلاک می شدیم! خبری نیست! چرا؟
قضاوت با شما

برچسب ها : امام صادق, ابن تیمیه
 
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
جمعه بیست و چهارم مرداد 1393

بخاری از عایشه روایت کرده: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى حَدَّثَنَا یَحْیَى حَدَّثَنَا هِشَامٌ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سُحِرَ حَتَّى کَانَ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ أَنَّهُ صَنَعَ شَیْئًا وَلَمْ یَصْنَعْهُ پیامبر اکرم سحر شد تا جایی که فکر می کرد کاری کرده است،درحالی که آن کار را انجام نداده بود! صحیح البخاری کِتَاب الْجِزْیَةِ بَاب هَلْ یُعْفَى عَنْ الذِّمِّیِّ إِذَا سَحَرَ همان روایت اول در این باب این خلاف قرآن هست.چون خدای منان می فرماید: إِذْ یَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا(اسراء،47) (و همچنین) در آن هنگام که با هم نجوا می‌کنند؛ ستمگران می‌گویند: «شما جز از انسانی که سحر شده، پیروی نمی‌کنید!
این فقط یک نمونه بود.

 

برچسب ها : صحیح بخاری, قرآن
 
نوشته شده توسط : 5 شنبه - عبدالرحمن

برخی از پایگاه‌های الکترونیکی، خبری از فتوای عجیب یکی از شیوخ سلفی منتشر کردند که او در این فتوا نوشیدن ادرار تروریست‌هایی که در سوریه با نظام این کشور در حال جنگ هستند، را جایز می‌شمرد.

222 “صالح الغامسی” خطیب مسجد “قباء” در شهر مدینه مجوز نوشیدن ادرار آنچه که او مجاهدین سوری در بین ارتش آزاد و جبهه النصره خوانده را با هدف پاک شدن گناهان صادر کرده است.
این خبر را چندین پایگاه خبری عربستان نزدیک به این شیخ سلفی پس از مصاحبه او با شبکه “وصال” عربستان که گفته بود: دنیا مرحله عبور است و مومنان و مجاهدین به ویژه در سوریه در پی مجهز شدن به کار خیر و پاک شدن گناهانشان هستند و این آزمایشی برای مجاهدین است که با اجرای حکم نوشیدن ادرار گناهانشان پاک شود، منتشر کردند.
او همچنین در مورد جهاد نکاح گفته بود: از چندین نفر شنیدم که به این فتوا انتقاد دارند اما این فتوا مشکلی ندارد و من آن را تایید می‌کنم.
منبع: باشگاه خبرنگاران

 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

یکی از شبهاتی که مخالفین مهدویت، از جمله وهابیون مطرح می‌کنند این است که؛ شیعه، مهدی موهوم خود را چنان در پشت پرده از مقلدین خود قایم کرده که حتی اسم بردن ایشان برای شیعیان را جزء شرک و کفر معرفی می‌کند!

شبهه کننده به احادیثی در این باره استدلال می‌کند از جمله:

صاحب هذا الامر لا يسميه باسمه إلا كافر

امام صادق علیه السلام :هيچ کس به جز کافر نام صاحب الامر را بر زبان نمي‌آورد!

برچسب ها : وهابیت, شبهه, مهدویت, نام مهدی, تکفیر و شرک
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

 

 

منابع امنیتی گزارش دادند تروریست های داعش با عبور از بیابان های استان الانبار و پیشروی به سمت جنوب، از مرز عربستان گذشته و گذرگاه عرعر در خاک این کشور را تصرف کردند.

برچسب ها : داعش, سعودی, عربستان, حامیان داعش, داعش در عراق
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

این روز‌ها بعد از فروکش کردن نسبی آتش فتنه در سوریه، دگر بار عراق شاهد جرقه‌های فتنه‌ای دیگر است و قطعاً، ندیدن علت اصلی این فتنه‌ها، یعنی دجال یک چشم صهیون با نوکری و کارگردانی آمریکا در این ماجرا، نگاهی بس ابلهانه است.[۱]

 

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل
یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393

اخبار و روایات فراوانی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) و هر یک از امامان درباره تولد، غیبت، ظهور و قیام جهانی و سایر ویژگی های حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نقل شده است. در واقع سال ها پیش از تولّد آن حضرت، خصوصیات و ویژگی های ایشان از قبیل این که او از خاندان پیامبر (صلی الله علیه واله) از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) و از نسل امام حسین (علیه السلام) است و با قیام جهانی خونین، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پیشگویی شده است. تعداد این روایات به حدی فراوان است که درباره کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی این اندازه حدیث وارد شده است. به گونه ای که این مسئله از ضروریات مذهب شیعه اثنی عشری است. آیت الله صافی گلپایگانی قسمتی از این احادیث را در کتاب ارزشمند «منتخب الاثر» جمع آوری نموده اند.
در اینجا به طور جداگانه به مطالبی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در منابع شیعه و منابع معتبر اهل سنت آمده است اشاره می کنیم:

نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
پنجشنبه بیست و دوم خرداد 1393

شیخ احمد کبیسی، مفتی سنی مذهب عراق، برای مقابله با تکفیری های داعش، حکم جهاد صادر کرد. وی تصریح کرد: این افراد شریک اسرائیل و سعودی ها هستند و در راه تضعیف و نابودی اسلام قدم بر می دارند.

به گزارش شبکه خبر، شیخ احمد الکسیبی، روحانی برجسته و مفتی اهل سنت عراقی ضمن واجب دانستن جهاد با کسانی که خود را دولت اسلامی عراق و شام می نامند، گفت: واجب بودن مقابله با آنها، تنها به اقدامات روزهای اخیر آنها در عراق ربط ندارد و حکم جدیدی نیست. آنها شریک اسرائیل و سعودی ها هستند و در راه تضعیف و شکست اسلام می جنگند.
 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

در پی شکست سنگین گروهک تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به “داعش” در برابر ارتش عراق در سامراء، این گروهک در جدیدترین بیانیه خود مدعی شد که ارتش عراق با همدستی “سپاه قدس” و “سپاه بدر” توانستند در این جنگ پیروز شوند.

34326_PWEQRRUG_pic

در همین راستا «أبوبکر البغدادی» سرکرده گروهک تروریستی “داعش” در عراق در این بیانیه گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه “قاسم سلیمانی” توانست برما چیره شود و گرنه ما قرار بود اماکن دینی شیعیان را با خاک یکسان کنیم!

وی در ادامه افزود: سپاه ایران مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود. ما بزودی انتقام مجاهدین خودمان را از ایران می گیریم.

گفتنی است، رسانه های عراقی از شکست سنگین نیروهای گروهک تروریستی “داعش” در سامرا خبر داده و اعلام کردند که بیشتر مناطق این شهر که به دست تروریست ها افتاده بود، پاکسازی شده است.

 
نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

از دیگر شبهاتی که پیروان وهابیت در مسائل فقهی به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که چرا شیعیان در سفر، نمازهای چهاررکعتی را دو رکعت می‌خوانند؟

 

پاسخ:

« و إذا ضربتم فی الأرض فلیس علیکم جناح أن تقصروا من الصّلاة إن خفتم أن یفتنکم الّذین کفروا إنّ الکافرین کانوا لکم عدوّ مبینا ». [ نساء / ۱۰۱ ]« هنگامی که سفر می‌کنید بر شما گناهی نیست که نماز را کوتاه کنید. اگر از فتنه و خطر کافران بترسید، زیرا کافران دشمنانی آشکار برای شما هستند ». به اتفاق مفسران، این آیه در مورد نماز مسافر وارد شده است، و مقصود از « أن تقصروا » کاستن از نماز‌های چهاررکعتی است که آنها را به صورت دو رکعتی بخوانند. آیه فقط صورت خوف و ترس را شامل است، ولی سنّت پیامبر گرامی، حکم الهی را گسترش داده و در هر دو حالت، نماز در سفر را شکسته می‌داند.

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

قرآن کریم اهل کتاب را مورد سرزنش قرار داده که چرا علمای دین خود را بی چون و چرا اطاعت می‌کنید و آنان را به عنوان ارباب و خدایان خویش برگزیده اید.آیا این شیوه ناپسند مختص به ملت یهود و نصاری بوده است و دیگر فرقه ها از ان مستثنی می‌باشند؟

 

 

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل

در مورد کيفيت بعثت در صحيح مسلم و بخاري و در غير آن دو به نقل از عايشه آمده است که:
3 - حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ عُقَيْلٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَيْرِ، عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ المُؤْمِنِينَ أَنَّهَا قَالَتْ: أَوَّلُ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنَ الوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ فِي النَّوْمِ، فَكَانَ لاَ يَرَى رُؤْيَا إِلَّا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ، ثُمَّ حُبِّبَ إِلَيْهِ الخَلاَءُ، وَكَانَ يَخْلُو بِغَارِ حِرَاءٍ فَيَتَحَنَّثُ فِيهِ - وَهُوَ التَّعَبُّدُ - اللَّيَالِيَ ذَوَاتِ العَدَدِ قَبْلَ أَنْ يَنْزِعَ إِلَى أَهْلِهِ، وَيَتَزَوَّدُ لِذَلِكَ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى خَدِيجَةَ فَيَتَزَوَّدُ لِمِثْلِهَا، حَتَّى جَاءَهُ الحَقُّ وَهُوَ فِي غَارِ حِرَاءٍ، فَجَاءَهُ المَلَكُ فَقَالَ: اقْرَأْ، قَالَ: «مَا أَنَا بِقَارِئٍ»، قَالَ: " فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: اقْرَأْ، قُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّانِيَةَ حَتَّى بَلَغَ مِنِّي الجَهْدَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: اقْرَأْ، فَقُلْتُ: مَا أَنَا بِقَارِئٍ، فَأَخَذَنِي فَغَطَّنِي الثَّالِثَةَ ثُمَّ أَرْسَلَنِي، فَقَالَ: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ. خَلَقَ الإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ. اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ} [العلق: 2] " فَرَجَعَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَرْجُفُ فُؤَادُهُ، فَدَخَلَ عَلَى خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، فَقَالَ: «زَمِّلُونِي زَمِّلُونِي» فَزَمَّلُوهُ حَتَّى ذَهَبَ عَنْهُ الرَّوْعُ، فَقَالَ لِخَدِيجَةَ وَأَخْبَرَهَا الخَبَرَ: «لَقَدْ خَشِيتُ عَلَى نَفْسِي» فَقَالَتْ خَدِيجَةُ: كَلَّا وَاللَّهِ مَا يُخْزِيكَ اللَّهُ أَبَدًا، إِنَّكَ لَتَصِلُ الرَّحِمَ، وَتَحْمِلُ الكَلَّ، وَتَكْسِبُ المَعْدُومَ، وَتَقْرِي الضَّيْفَ، وَتُعِينُ عَلَى نَوَائِبِ الحَقِّ، فَانْطَلَقَتْ بِهِ خَدِيجَةُ حَتَّى أَتَتْ بِهِ وَرَقَةَ بْنَ نَوْفَلِ بْنِ أَسَدِ بْنِ عَبْدِ العُزَّى ابْنَ عَمِّ خَدِيجَةَ وَكَانَ امْرَأً تَنَصَّرَ فِي الجَاهِلِيَّةِ، وَكَانَ يَكْتُبُ الكِتَابَ العِبْرَانِيَّ، فَيَكْتُبُ مِنَ الإِنْجِيلِ بِالعِبْرَانِيَّةِ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَكْتُبَ، وَكَانَ شَيْخًا كَبِيرًا قَدْ عَمِيَ، فَقَالَتْ لَهُ خَدِيجَةُ: يَا ابْنَ عَمِّ، اسْمَعْ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: يَا ابْنَ أَخِي مَاذَا تَرَى؟ فَأَخْبَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ خَبَرَ مَا رَأَى، فَقَالَ لَهُ وَرَقَةُ: هَذَا النَّامُوسُ الَّذِي نَزَّلَ اللَّهُ عَلَى مُوسَى، يَا لَيْتَنِي فِيهَا جَذَعًا، لَيْتَنِي أَكُونُ حَيًّا إِذْ يُخْرِجُكَ قَوْمُكَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَوَ مُخْرِجِيَّ هُمْ»، قَالَ: نَعَمْ، لَمْ يَأْتِ رَجُلٌ قَطُّ بِمِثْلِ مَا جِئْتَ بِهِ إِلَّا عُودِيَ، وَإِنْ يُدْرِكْنِي يَوْمُكَ أَنْصُرْكَ نَصْرًا مُؤَزَّرًا....( صحيح البخاري ج1 ص7،المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري،المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر،الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي،الطبعة: الأولى، 1422هـ).

ترجمه.................................

 

برچسب ها : ورقه بن نوفل, بعثت, حراء, خدیجه
نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر

یکی از مسائلی که به شدت گریبان‌گیر وهابیت است، مسئله تجسیم و تشبیه خداوند متعال است. تجسیم یعنی اینکه کسی خدا را جسم بداند و تشبیه آن است که بر خلاف آیات قرآنی مثل آیات سوره اخلاص و آیه «لیس کمثله شیء» [شورا/۱۱]  که می‌فرمایند : خداوند همتا و مانند ندارد، کسی اوصاف و افعال خدا را شبیه و مانند مخلوقات بپندارد.

شما هم از کسانی هستید که احیانا دفاعیات وهابیون در این باره را خوانده و یا در شبکه‌های وهابیت شنیده‌اید، شاید از کسانی باشید که می‌گویند: این وهابی‌ها، خودشان می‌گویند، به تجسیم و تشبیه قائل نیستیم؛ شما چرا اصرار دارید که هستند؟ پس خوب است این منظره را بخوانید.

نوشته شده توسط : محمدصالح پُردل
                                                   
دلیل فرار جناب عمربن الخطاب در جنگ احد را زبان هاشمی،مجری و کارشناس شبکه خبیثه کلمه بشنوید جنگی که در آن،علی بن ابیطالب که جان های ما فدای نام او باد،جانانه از رسول خدا صلی الله علیه و آله دفاع می کرد و تا آخرین لحظه با پیامبرص ماند لینک مشاهده کلیپ:http://www.aparat.com/v/N6c8f

 

 
نوشته شده توسط : مولوی
در این کلیپ،ببینید مولوی عبدالحمید،چگونه حقایق واضح و روشن را منکر می شود ایشان در خطبه های نماز جمعه زاهدان،مطالبی را عنوان می کنند که خلاف روایات و کتب معتبر خودشان هست.من که نمی دانم چه بگویم.فقط کلیپ را ببینید و خودتان قضاوت کنید.

 

لینک مشاهده کلیپ  http://www.aparat.com/v/lo96w

 
نوشته شده توسط : مولوی
ابن تیمیه در کتاب خودش مینویسد:

 

أمّا أهل السنة فأصلهم مستقيم مطرد في هذا الباب وأما أنتم فمتناقضون وذلك أن النواصب من الخوارج وغيرهم الذين يكفرون عليا أو يفسقونه أو يشكون في عدالته من المعتزلة والمروانية وغيرهم لو قالوا لكم ما الدليل على إيمان على وإمامته وعدله لم يكن لكم حجة . (1)

راه و روش اهل سنت راه درست و مستقيم در اين باب است (اکثر فرقه ها نظر ايشان را قبول دارند) ؛ اما شما ( شيعه ) پس با هم تناقض داريد ؛ و دليل آن اين است که خوارج و غير ايشان از کساني که علي را کافر مي دانند يا فاسق مي دانند ، يا معتزلي ها و مرواني ها که در عدالت او شک مي کنند ، و غير ايشان ، اگر به شما بگويند که دليل بر ايمان علي و امام بودن او و عدالت او چيست ، دليلي نخواهيد داشت .

 

نوشته شده توسط : مرتضی رادمهر
تعداد بازدید از این مطلب: 350
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

به گزارش جهان به نقل ازافق نیوز، شیخ «عیسی بن صالح» مفتی سرشناس وهابی در جدید ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می برند، فیلم های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

از سوی دیگر شیخ «جاسم السعیدی» مفتی سرشناس وهابیون بحرین نیز در فتوایی نسبتا مشابه گفت: همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، اگر هدف بر طرف کردن کمبود بودجه و ناتوانی اقتصادی بحرین باشد، فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی به اندازه مورد نیاز، البته با اجازه ولی أمر، جایز است

این فتاوی در صورتی از علمای وهابی صادر می شود که به وضوح مخالف ایات شریفه قران است زیرا خدا وند متعال در قرآن می فرماید:
یسئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکبرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَ یسئَلُونَک مَا ذَا ینفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکُمُ الاَیتِ لَعَلَّکمْ تَتَفَکَّرُونَ‏.
در باره شراب و قمار، از تو می‏پرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی‏] گناهشان از سودشان بزرگتر است. » و از تو می‏پرسند: «چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندی خود] را.» این گونه، خداوند آیات [خود را] برای شما روشن می‏گرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید.
یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَقْرَبُوا الصلَوةَ وَ أَنتُمْ سکَرَی حَتی تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلا عَابِرِی سبِیلٍ حَتی تَغْتَسِلُوا وَ إِن کُنتُم مَّرْضی أَوْ عَلی سفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائطِ أَوْ لَمَستُمُ النِّساءَ فَلَمْ تجِدُوا مَاءً فَتَیمَّمُوا صعِیداً طیباً فَامْسحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُواًّ غَفُوراً
ای کسانی که ایمان آورده‏اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه می‏گویید؛ و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] -مگر اینکه راهگذر باشید- تا غسل کنید؛ و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کرده‏اید و آب نیافته‏اید، پس بر خاکی پاک تیمّم کنید، و صورت و دستهایتان را مسح نمایید، که خدا بخشنده و آمرزنده است.ودرخصوص نگاه به نامحرم خداوند در قرآن به حرمت اینگونه عمل اشاره دارد( قل للمومنین  یغضّوا من ابصارهم )؛ « به مومنان بگو : چشم های خود را ازنگاه به نامحرم فرو گیرند»

تعداد بازدید از این مطلب: 183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات

بچه دار شدن از راه دور!

ممكن است بر اثر كرامت يكى از اولياء با آنكه مسافت بين زن و شوهر زياد است آن دو به ديدار يكديگر رسيده باشند و از اين راه فرزندى به وجود آمده باشد. به گزارش شيعه آنلاين به نقل از جهان، برخي علماي وهابيت به ارائه فتواهاي عجيب شهره هستند اما اخيرا فتوايي منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را كه در شرق جهان با وى زندگى مى كند به همسرى پسرى در آورد كه او در غرب جهان با پدرش زندگى مى كند و هيچگاه آن دو يكديگر را نبينند و از محل زندگى بيرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان كسى خواهد بود كه در غرب دنيا زندگى مى كند، اگر چه هيچگاه همسرش را ملاقات نكرده و حتى نديده باشد. همچنين اگر كسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زير نظر نگهبانان زندانى كنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در كنار همسرش ببيند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت يك لحظه ديدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است. اين امر امكانش دور از واقعيّت نيست، زيرا ممكن است بر اثر كرامت يكى از اولياء با آنكه مسافت بين زن و شوهر زياد است آن دو به ديدار يكديگر رسيده باشند و از اين راه فرزندى به وجود آمده باشد

منبع: شيعه آنلاين

ترویج زنا با مجوزهای شرعی یا غیر شرعی؟؟!!

اگر مردى آلتش را در پارچه اى بپیچد، سپس با زنى نزدیکى کند ومنى اش را داخل رحم نریزد، نه غسل بر او واجب مى شود و نه حدّ زنا، و ضررى به عباداتش هم نمى زند. این سخن از شخصى است بنام عبد القاهر تمیمى که سُبکى نویسنده کتاب طبقات الشافعیّة او را پیشوایى بزرگ وجلیل القدر و دانشمندى که آوازه علمى اش گیتى را فرا گرفته و علوم ودانشش به خراسان حمل مى‏‏شد معرّفى کرده است. ابن نُجیم حنفى با یک درجه تخفیف همین فتوا را بگونه اى دیگر صادر کرده ومى گوید: اگر مردى آلتش را در پارچه اى بپیچد و با زنى نزدیکى کند پس اگر احساس لذّت کند و حرارت و گرماى درون را لمس کرد حجّ او باطل مى شود، وگر نه ضررى نخواهد داشت. أبو حنیفه نیز گفته است: اگر مردى در برابر قرار داد ده درهم با مادرش ازدواج و نزدیکى نماید زناکار نخواهد بود و حدّ زناکار هم بر وى جارى نمى شود، و اگر مردى آلتش را در پارچه اى به پیچد و با زنى همبستر شود زناکار نیست و حدّ بر او جارى نمى شود. توضیحى بر این اباطیل
1 ـ ازدواج با محارم از قبیل مادر و خواهر و غیر آن دو از محرّمات قطعى فقه اسلام است. 2 ـ زناشوئى و نزدیکى به هر شکلى و با هر زنى بدون شرایط شرعى آن از قبیل عقد از دواج و غیر آن زنا محسوب مى شود. 3 ـ استفاده از پارچه براى پوشیدن آلت، مجوّزى براى نزدیکى نمى شود. 4 ـ نریختن آب منى در رحم زن نیز نمى تواند ملاک حلیّت زناشوئى باشد. 5 -این سخنان و فتواها حریم قانون خدا را مى شکند و فحشا و گناه را در بین جامعه اسلامى گسترش مى دهد. 6 ـ آیا اسلام نابى که از آن دم مى زنید همین است؟

مجموعه ای دیگر از فتاوای مضحک وهابیت مشایخ وهابی که به صدور فتواهای قتل و کشتار مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) مشهور هستند، فتواهای مضحکی نیز صادر می فرمایند! 1-هر کسی که در بازی فوتبال گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد
2-پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می شود!!
3-شستن گوشت قبل از پختن بدعت است. ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر(ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند!
4-عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط. سوال: …جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم. جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید: اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است! دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و …، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای… سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست… چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید. پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است. ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ. هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید. هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود. نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است! دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و… وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است. یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!! دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد! سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود. چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و … است. اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد… من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم…). در پایان امیدوارم که این پیام برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین. به قلم: عبد الله النجدی ریاض-ربیع الاول1423هـ
5-تحریم اهداء گل ـ هیئت علمای ارشد بسم الله وحده و الصّلاة علی خیر خلقه محمد صلّی الله علیه و سلّم، و بعد: فتوای کمیته دائم علمای ارشد کشور توحید (که خدا ایشان را یاری نموده و عزّت داده و دشمنانشان را ذلیل گردانده است). این فتوا در تحریم این گلهای خبیث به دلیل بوهای تحریک آمیزی که دارند و به سبب اینکه این کار تقلید از غرب ملعون و مسخ هویّت اسلامی ناب شمرده می شود، است. از خدا می خواهیم که امّت اسلام را از این فتوا بهره مند سازد و حجت را بر آنها تمام کند، والله المستعان! متن فتوا: شماره فتوا:21409 تاریخ:21/3/1421 الحمد لله و الصلاة و السلام علی من لا نبیّ بعده. و بعد، کمیته دائم پژوهشها و فتواهای علمی از سؤال مستفتی محمد عبد الرحمن العمر از حضر ت مفتی کلّ آگاه شد که از سوی دبیرکلّ هیئت علمای ارشد با شماره 1330 و در تاریخ 21/3/1420 به این کمیته ارائه شده است. متن سؤال: در بعضی از بیمارستانها، اماکنی برای فروش گل وجود دارد، و ما عیادت کنندگانی را می بینیم که دسته های گل را به بیماران تقدیم می کنند، این کار چه حکمی دارد؟ در طول قرون متمادی اهداء گل (طبیعی یا مصنوعی) هیچگاه جزء سنّت عیادت از بیماران نبوده و این عادتی است که از بلاد کفر وارد شده و عدّه ای که ایمان ضعیفی داشته اند، از آنها تأثیر گرفته و این عادت را انتقال داده اند. حقیقت این است که بردن گل نفعی برای بیمار ندارد، بلکه تشبّه و تقلید محض از کفّار محسوب می شود و نه هیچ چیز دیگر، و فقط خرج کردن پول در غیر راه درست است که این اعتقاد فاسد را به دنبال دارد که این گلها باعث شفا می شود! بر این اساس نباید از گل در مورد مذکور استفاده کرد، نه به صورت فروش و نه خرید و نه اهدا… “این سخنان در حالی از طرف کارخانه های فتوا سازی وهابیت صادر میشود که امیران آنان با امضای قرار دادهای میلیاردی و اهدای کمکهای بلاعوض به همان بلادهای کفر ، نوکری خویش را به شکلی متفاوت به اثبات می رسانند…”

سایت رهبران شیعه : ترجمه سلام شیعه

تعداد بازدید از این مطلب: 209
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : حمید رضا شجری
تاریخ : شنبه 17 آبان 1393
نظرات


عوامل شکل گیری فرقه وهابیت مانند برخی از فرقه‌های دیگر، ریشه در مبانی و عملکرد رهبران و بنیانگذاران آن دارد. بر این اساس لازم است مبانی و عملکرد بنیانگذار این فرقه بررسی شود.

این فرقه منسوب به "محمد بن عبدالوهاب" از مردم "نجد" است که در سال 1115 ق در شهر عُیینه متولد شد که پدرش در آن شهر قاضی بود . وی از کودکی به مطالعه کتاب‌های تفسیر و عقاید و حدیث سخت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علمای حنبلی بود آموخت. محمد بن عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از اعمال مذهبی مردم "نجد" را زشت می شمرد.

او در سفری که به زیارت خانه خدا رفته بود، بعد از انجام مناسک حج به "مدینه" رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر را که نزد قبر حضرت انجام می دادند، انکار کرد. سپس به "نجد" مراجعت نمود و از آن جا به بصره رفت و مدتی در آن شهر ماند و با بسیاری از اعمال مردم آن شهر نیز مخالفت نمود. مردم بصره وی را از شهر خود بیرون کردند. در این هنگام که 1139 هجری بود، پدرش عبدالوهاب از "عیینه" به "حریمله" انتقال یافت. وی با پدرش همراه شد و کتاب‌هایی را نزد پدر فرا گرفت و به انکار عقاید مردم "نجد" پرداخت. به این مناسبت میان او و پدرش نزاع و جدال در گرفت. هم چنین بین او و مردم "نجد" منازعات سختی رخ داد و این امر چند سال دوام یافت. تا این که پدرش "عبدالوهاب" در سال 1153 از دنیا رفت. وی پس از مرگ پدر علناً به اظهار عقاید خود پرداخت و قسمتی از اعمال مذهبی مردم را انکار نمود. جمعی از مردم حریمله از وی پیروی کردند و کار وی شهرت یافت. وی از شهر حریمله به شهر عینیه رفت. رئیس شهر عیینه در آن وقت عثمان بن حمد بود. عثمان عقاید شیخ را پذیرفت و او را گرامی داشت و قول داد که وی را یاری کند.

شیخ محمد نیز اظهار امیدواری کرد که همه اهل نجد از عثمان بن حمد حمایت کنند.
خبر دعوت شیخ محمد و کارهای او به امیر احسا رسید. وی نامه ای برای عثمان نوشت که سرانجام, عثمان عذر شیخ را خواست و او را از شهر بیرون کرد. شیخ در سال 1160 پس از آن که از عیینه بیرون رانده شد، رهسپار درعیه از شهر‌های معروف نجد گردید. در آن وقت امیر درعیه، محمد بن مسعود جدّ آل سعود بود. وی به دیدن شیخ محمد رفت و به وی عزت و نیکی را بشارت داد. شیخ محمد نیز غلبه و قدرت محمد بن سعود را بر همة بلاد نجد بشارت داد. بدین ترتیب ارتباط میان آن دو شکل گرفت. حمایت محمد بن سعود از شیخ محمد موجب شد که وی بر عقاید و افکار خود پافشاری کند. هر کدام از مسلمانان که از عقاید وی پیروی نمی کردند، کافر محسوب می شدند و برای جان و مال و ناموس آنان ارزشی قایل نبود.

جنگ‌هایی که وهابیان در نجد و خارج از آن از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراق می کردند، بر همین پایه قرار داشت. هر شهری که با جنگ و غلبه بر آن دست می یافتند، برای آن‌ها حلال بود. کسانی که با عقاید او موافقت می کردند، باید با وی بیعت نمایند و اگر کسانی به مقابله بر می خاستند، باید کشته شوند و اموالشان تقسیم گردد. طبق این رویه مثلاً از اهالی یک قریه به نام فصول در شهر احسا سیصد مرد را به قتل رساندند و اموالشان را به غارت بردند!
سرانجام شیخ محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 درگذشت و پس از وی پیروان او به همین روش ادامه دادند، مثلاً در سال 1216 امیر سعود سپاهی مرکّب از بیست هزار را مجهز کرد و به کربلا حمله ور شدند. سپاه وهابی جنایات بسیاری در شهر کربلا انجام دادند، از جمله پنج هزار تن و یا بیشتر (تا بیست هزار گفته اند) را به قتل رساندند.(1) آیین وهابیت بر اساس عملکرد، عقاید و باورهای شیخ محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت. امروزه نیز این فرقه بر عقاید شیخ محمد و دیگر رهبران آن پافشاری می نمایند.

عقاید:

فرقه وهابیه مبتنی بر اصول و عقایدی است که به بعضی اشاره می شود:

- وهابی‌ها معتقدند که هیچ انسانی نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کند، از جمله:

به هیچ یک از رسولان و اولیا توسّل نجوید. هر کس اقدام به این کار کند، مشرک می باشد،(2) از این رو وهابیان زیارت قبر پیامبر و ائمه(ع) را جایز نمی دانند و معتقدند هر کس از پیامبرطلب شفاعت کند، مانند این است که از بت‌ها شفاعت خواسته است.(3)

- از مسائل دیگری که وهابیان دربارة آن حساسیت خاصی دارند، تعمیر قبور و ساختن بنا روی قبر پیامبر و اولیای الهی و صالحان است. برای نخستین بار این مسئله را "ابن تیمیه" و شاگرد معروف او "ابی القیم" عنوان کرد و بر تحریم ساختن بنا و لزوم ویرانی آن فتوا داده اند.(4)

بر همین اساس سعودی‌ها هنگامی که در سال 1344 هجری بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که برای تخریب مشاهد و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکی به دست آورند و اقدام نمایند.(5)

- وهابیان بر این باورند که مسلمانان در طی قرون، از آیین اسلام منحرف شده اند و در دین خدا بدعت‌هایی نهاده اند که با شرع اسلام مخالف می باشد. بر این اساس باید از اصولی که پیامبر(ص) تعیین کرده است، پیروی نمود.

بنابر عقاید وهابیان، هیچ کس حق ندارد به رسول خدا سوگند یاد کند و از الفاظی مانند: به حق محمد و ... استفاده نماید،(6) زیرا قسم خوردن به دیگران و درخواست حاجت از غیر خداوند با آیات قرآن منافات دارد: «فلا تدعوا مع الله احداً».(7)

- نیز معتقدند : تشییع جنازه و سوگواری حرام است؛ زیرا ارواح اموات کاری نمی توانند بکنند و در امور دنیوی و اخروی نمی توانند دخالت داشته باشند.(8)

- وهابیان معتقدند القابی را که بر عزت و احترام دلالت دارند، در مورد انسان‌ها نباید به کار برد و ناصواب است؛ زیرا احترام و تعظیم تنها شایسته خداوند است.

- وهابیون به جنگ با دیگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی معتقد هستند و مدعی اند باید به آیین وهابیت در آیند، یا جزیه دهند، از این رو همیشه مسلمانان دیگر را به کفر متهم نموده، اموال و نوامیس بقیه را حلال می دانند. آنان می گویند که هر کس مرتکب گناه کبیره شود، کافر است.(9)

پی نوشت‌ها:
1. جعفر سبحانی، آیین وهابیت، ص 24 ـ 29.
2. احمد مبلغی، تاریخ ادیان، ج 3، ص 1429.
3. همان.
4. آیین وهابیت، ص 38؛ رضا برنجکار، آشنایی با فِرَق و مذاهب اسلامی، ص 146.
5. آیین وهابیت، ص 38.
6. تاریخ ادیان، ص 1430.
7. جن (72) آیه 8.
8. تاریخ ادیان، ص 1430.
9. همان، ص 1431.

تعداد بازدید از این مطلب: 285
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 14


به نام خالق هستی سلام خوش اومدید به وبلاگ خودتون در صورت تمایل می توانید لینک کنید منتظر انتقاد و پیشنهاد های شما هستم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود